سفارش تبلیغ
صبا ویژن
لبیک یا مهدی ،یا خامنه ای

روشنفکری که خواب زیاد می بیند!

یکشنبه 88 شهریور 22 ساعت 4:3 عصر

                                                                                   

روشنفکری که خواب زیاد می بیند!

حسین حاج فرج دباغ معروف به عبدالکریم سروش

حسین حاج فرج دباغ معروف به عبدالکریم سروش که هر از چند گاهی دچار جوگیری عجیبی شده و به ناگاه دست به ابداع نظرات غریب و خنده داری می زند در تازه ترین گاف خود و در حالی که نزدیک به سه ماه از انتخابات ریاست جمهوری می گذرد به فکر احوالات انتخابات افتاده و نامه ای سراسر هتاکی و توهین به رشته تحریر در آورده است. این نامه پس از آخرین شطحیات وی در باب معجزه نبودن قرآن کریم منتشر و علنی شده است.

عبدالکریم سروش که با اخذ مدرک داروسازی و به زیر بغل زدن اسفار اربعه ملاصدرا و احیاء العلوم غزالی و مثنوی معنوی با بهره گیری از رانت آقازادگی خود در کوران مبارزات علیه رژیم ستم شاهی هوای تحصیل و تفرج علمی در ینگه دنیا به سرش زد با ورود به اروپا و علی رغم اینکه چند صباحی از آشنائیش با فلسفه اسلامی نمی گذشت با استشمام بو و آوازه کارل ریموند پوپر، فیلسوف یهودی اتریشی-انگلیسی و خالق "جامعه باز و دشمنانش" هوش از سرش پریده و یک شبه فلسفه اسلام و فلاسفه بزرگ کلاسیک را فدای عشوه های ندیده پوپر کرد و به یک باره خود را فیلسوفی تمام عیار در کلاس خالی فلسفه غرب ایران دید.
اما پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی فرصتی تازه برای دباغ جوان بود تا در پرتوی این نهضت و با بهره گیری از انقلاب فرهنگی پیش از آنکه دست او در اعتقاد به "قبض و بسط تئوریک شریعت" در سال های پایانی دهه شصت رو شود ، گام هایی برای پیاده کردن انگیزیسیون کلیسا در دانشگاه های کشور بردارد تا جایی که گذراندن دعای کمیل را نیز برای دانشجویان رشته های تخصصی فنی لازم و ضروی نماید! هر چند فیلسوف دارو ساز ما سال های بعد به یک باره تواب شده و از ایده های خود در انقلاب فرهنگی اعلام برائت کرد اما تاریخ گویا تر از آنستکه تکذیب شود!

اما عبدالکریم سروش که با " حکمت و معیشت" قصد داشت به "اوصاف پارسایان" دست یابد به خاطر تعصب و کینه توزی خود و عدم دستیابی به " مدارا و مدیریت" هیچ گاه نتوانست در "قمارعاشقانه" خود به "صراط های مستقیم" دست یابد اما با این وجود در حالی که تا به امروز نتوانست بفهمد "ما در کدامین جهان زندگی می‌کنیم؟" همچنان از "قبض و بسط تئوریک شریعت" دم می زند و سودای"اخلاق خدایان" در سر دارد.

با این حال، سروش که در ایام انتخابات اخیر ریاست جمهوری درباره میرحسین موسوی گفته بود" من در سخنان آقای موسوی، نکته تازه ای نمی بینم. در عملکردش هم کار دلچسبی مشاهده نمی کنم. " اما این روزها که تب انتخابات فروکش کرده و دشمنان نظام هم هیچ طرفی از این خوان پر زرق و برق نبستند به ناگاه طی نامه ای سرگشاده مدعی دفاع از مردم و مطالبه مدیریت بهینه سیاسی در کشور را خواستار شده و دم از راستی و درستی زده است. تمایل زیاد سروش جوان به سبزیجات که از عهد شباب و افتادن در دام انجمن حجتیه تا نوچگی پوپر و خشک مغزی سال های ابتدایی دهه شصت و پارادوکس های سال های اخیر از او انسانی فارغ از هم و غم های بشری ساخته است علت العلل اصلی سبزینه بینی حاج فرج دباغ در قاموس اجتماعی و سیاسی مردم ایران است.

اما کیست که نداند سروش که این روزها خود را مدعی دفاع از حقوق عامه مردم دانسته و با حقوق های سرسام آور دانشگاه هاروارد و پرینستون و مریلند به انکار معجزه بودن قرآن و تقلید از اسپینوزای یهودی می پردازد حتی در قبال نزدیکان خود نیز توان ایجاد موازنه مثبت و برقراری عدالت را نداشته و این فحاشی و ضرب و شتم های مکرر فیسلوف تن پرور است که یادگار این سال های پز روشنفکری آقای داروساز در خاطره دوستان و آشنایان مانده است.

اما حکایتی جالب از علامه فقید محمد تقی جعفری شاهدی بسیار گویاست برای آنکه دروغ گویی و تزویر حاج فرج دباغ را به تصویر کشاند.
بنا بر اظهارات منابع آگاه در سال های پایانی حیات علامه جعفری و در آستانه برگزاری کنگره بزرگداشت آن مرحوم، سروش و شمس الواعظین با حضور در منزل علامه از وی می خواهند تا در سخنرانی بزرگداشت خود یادی نیز از شیخ معزول کند که این تقاضا با پاسخ منفی علامه جعفری مواجه می شود اما بر خلاف تاکید حاضران بر محرمانه بودن مکالمات جلسه، این موضوع رسانه ای شده و سروش که خود را در وضعیتی وخیم می بیند طی مصاحبه ای با فحاشی به علامه جعفری خبر درز شده درباره تقاضایش از علامه را کذب خوانده و با این توهم که این خبر از جانب علامه جعفری منتشر شده است وی را فردی بی سواد و فاقد معلومات می خواند! مرحوم علامه جعفری نیز بر خلاف اصرار اطرافیان، به موضع گیری رسمی در این باره نپرداخته و تنها در جلسه ای خصوصی بیان می دارند که خاندان دباغ در تهران مشهور به صداقت بودند چرا سروش چنین دروغی بر زبان رانده است؟ ولی گذشت زمان نشان داد که عامل انتشار این خبر نه علامه جعفری بلکه ماشاء الله شمس الواعظین بود که سروش را دست از پا درازتر وادار به تکذیب گفته ها و تقاضایش از علامه کرده بود.

بر همین اساس، نکته ای که در طول سالیان اقامت سروش در خارج و با درز خبر سرمستی ها مکرر وی از طنازی فلاسفه ظریف اروپا به گوش رسیده و به ذهن متبادر می شود اینکه چگونه سروشی که با انقلاب فرهنگی و نشریه کیان و تزهایش در کیهان فرهنگی توانسته است از قبل این انقلاب به نان و نوایی برسید به خود اجازه می دهد تا به یک باره دل از فلسفه سراسر ظرافت اروپایی کنده و چونان انسانی از غار به در آمده به حالت بهت و تعجب نظاره گر جامعه با طراوت ایرانی شده و فحاشی و اهانت های فیلسوفانه را تنها راه حل معضلات اخیر کشور بداند؟

چگونه است که سروش با بهر گیری از میلیارد ها تومان صدقه های دریافتی از بنیاد جورج سوروس یک شبه جامه زهد و ریا به تن کرده و در قامت سالوسان و مزوران با فحاشی اش به نظام و انقلاب قصد دارد تا ذره ای از آبروی بر بادرفته خود در گدایی اش بر سر خوان پر زرق و برق سازمان های اطلاعاتی غرب را جبران کند اما به این توجه ندارد که اختلافات داخلی و تنوع های سیاسی و اجتماعی مردم ایران نیازی به للگی و دایه گی خودفروشان و بیگانه پرستان ندارد.

(هر چند ساحت رسانه ای و منظر کاربران عزیز "جهان" منزه از انتشار چنین نقل و تعابیری است اما هتاکی بی شرمانه سروش آن هم در ماه مبارک رمضان موجب شد تا پا از حریم عفاف رسانه ای فراتر نهاده با کسانی چون او بسان خودشان و قاموس نداشته شان صحبت کنیم.)

خروج تئوریسین نیم‌درصدی از غارنشینی سه‌ماهه

فعالیت‌های انتخاباتی کاندیداهای دهمین دوره ریاست جمهوری تازه آغاز شده بود که «محمود دولت‌آبادی» یکی از روشنفکران حامی میرحسین موسوی با حمله به عبدالکریم سروش که از مهدی کروبی حمایت می‌کرد، سروش را «شیخ انقلاب فرهنگی» نامید. سروش برآشفت و در پاسخ به دولت آبادی نوشت: «به جست‌وجو برآمدم که قصد چیست و محمود دولت‌آبادی کیست؟ خبر آوردند خفته‌ای است در غاری نزدیک دولت آباد که پس از 30 سال ناگهان بی‌خواب شده و دست و رو نشسته به پشت میز خطابه پرتاب شده و با سخافت و شناعت از معلمی به نام عبدالکریم سروش سخن رانده و او را شیخ انقلاب فرهنگی خوانده و این همه عقده‌گشایی و ناخجستگی در مجلسی به نام و حمایت از مهندس موسوی که در پی پوشیدن قبای خجسته صدارت است ... باری از بانیان آن جلسه جناحی و ستادی و انتخاباتی و در صدر همه از آقای میرحسین موسوی نیز باید سپاسگزاری کرد! که حق خادمان فرهنگ را چنین می‌گزارند و به تاوان داشتن رأیی مستقل و مشروع، آنان را پیش گلادیاتورها می‌افکنند و پوست و پوستین شان را می‌کنند و هلهله‌کنان قصه‌اش را بر سر بازار و برزن می‌گویند‌.»
اما سروش به این هم اکتفا نکرد و طی نامه‌ای با عنوان «آقای موسوی کتمان حقیقت چرا؟» خطاب به میرحسین موسوی نوشت:‌ «آقای موسوی شما که همه افتخارتان پیروی از امام است،‌چرا؟ شما که خود منصوب امام بودید و درصدر جلسات می‌نشستید چرا خبر درست و دقیقی از ماجرای انقلاب فرهنگی نمی‌دهید؟ آیا فردا هم اگر به کرسی ریاست جمهوری بنشینید همین طور «حق دانستن»‌مردم را محترم می‌شمارید؟». روز پنج‌شنبه 19 شهریور ماه، عبدالکریم سروش پس از سه ماه سکوت دوباره به سخن آمد و اظهاراتی را بر زبان آورد که گویی این خود سروش است که «مدت‌هاست در غاری دور از ایران به نام مریلند خفته است و اکنون دست و رو نشسته به پشت میز خطابه پرتاب شده.» این استاد دانشگاه مقیم خارج کشور که پس از شکست کاندیدای مورد نظرش یعنی مهدی کروبی و آشکار شدن میزان مقبولیت تفکر سیاسی و اجتماعی حزب اعتماد ملی در جامعه ایران که جمعاً نزدیک به 300 هزار رأی -حدود نیم درصد آرا- را توانست در سراسر کشور از آن خود کند به کنج سکوت پناه برد،‌این روزها با دیدن فضای سیاسی کشور ضمن ابراز خوشحالی از ناآرام شدن دوباره جامعه به تحریک احساسات آشوب‌طلبان پرداخته و آنان را امید داده است که تا برپایی یک حکومت «فرادینی»‌به تحرکات خود ادامه دهند. برای کسانی که با نظریات عبدالکریم سروش آشنایی دارند طرح مباحثی همچون «عبور از دین» و «پلورالیسم دینی» - تکثر گرایی در تفسیر مفاهیم دینی – مسأله تازه‌ای نیست. او که خود را از نسل روشنفکران دینی می‌داند در زمستان سال 86 طی اظهاراتی مدعی شد که اساساً مسأله‌ای به نام «وحی بر پیامبر اسلام (ص)» صحت ندارد و رسول اکرم(ص) -نعوذبالله- یک شاعر است! سروش پیش از اینها هم طی اظهاراتی با زیر سؤال بردن اندیشه مذهبی میلیون‌ها انسان شیعی مذهب جهان مدعی شد که اهل تشیع در خصوص موضوع عصمت امامان مبالغه و اغراق می‌کنند و پدیده‌ای به نام عصمت اساساً مردود است. ادعاهای او سبب شد موضع‌گیری‌های منطقی و مستدلی از سوی علما و دانشمندان دین شناس علیه او شکل بگیرد. آیت الله نوری همدانی از مراجع تقلید قم اعلام کرد:‌ «سروش از سلمان رشدی هم بدتر است. نظریه‌های او ریشه قرآن، نبوت و وحی را زده است. سروش یکی از دانشجویان ما به نام حاج فرج بود و در تلویزیون هم سخنرانی‌هایی داشت ولی اکنون قدم به قدم از اصول و مبانی دینی بازگشت کرده است». مجید مجیدی کارگردان برجسته سینمای ایران و برنده جشنواره بین‌المللی برلین نیز اظهارات سروش را همنوا با کاریکاتوریست‌های دانمارکی در اهانت به رسول اکرم‌(ص) دانست و گفت:‌ «اگر آن روز که برخی روشنفکران، عصمت و علم ائمه را زیر سؤال بردند و نفی کردند و یا مسلمات تاریخی چون غدیر و شهادت حضرت زهرا (س) را افسانه خواندند سکوت نمی‌‌کردیم امروز افرادی مثل سروش کار را به اینجا نمی‌کشاندند که پیامبر را فردی عامی و قرآن را محصول بشری بخوانند».اما واقعیت این است که عبدالکریم سروش که در حال حاضر در آمریکا به سر می‌برد در طیف سیاسی همفکر خودش نیز مقبولیت چندانی ندارد و با منتقدان سرسختی روبه‌رو است.
عزت‌الله سحابی رهبر شورای فعالان ملی مذهبی ایران در قالب گفت‌وگوی مشروحی که اسفند 87 با خبرگزاری فارس داشت، تأکید کرد: «سروش حرف‌هایی می‌زند که بچه‌‌‌ها و جوانان را خراب می‌کند و صحبت‌هایش باعث انحراف فکری افراد است. اگر سروش بخواهد بر اینگونه حرف‌هایش تعصب بورزد عاقبت به انزوا و گوشه‌گیری می‌رسد». حسین موسوی تبریزی یکی از روحانیون سرشناس جریان اصلاح‌طلب نیز طی مصاحبه‌ای با خبرگزاری فارس گفت:‌ «متأسفانه سروش مسائل علمی را با مسائل سیاسی مخلوط می‌کند و این برای یک دانشمند مثل زهر است. او با این روند به تعصب فکری می‌رسد و کسی که به تعصب فکری برسد، همیشه فکر می‌کند حرف‌هایش کاملاً‌ درست است». با این حال، هر کس دیگری هم که جای عبدالکریم سروش بود و کاندیدای دلخواهش در انتخابات ریاست جمهوری با عدم اقبال عمومی و نهایتاً سبد رأی 300 هزار نفری روبه‌رو می‌شد و ظرفیت لازم را برای احترام به رأی و انتخاب مردم در خود نمی‌دید قطعاً‌ بر می‌آشفت و همه چیز را زیر سؤال می‌برد. کاری که سروش هم انجام داد.

 



نوشته شده توسط : برادر مرتضی | نظرات دیگران [ نظر]


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

با متخلف برخورد کنید ولو پسر من باشد
خطاهای مکرر خواص منجر به دریافت کارت قرمز خواهد شد
سیاسیون و مسئولان بخوانند و انشاء الله عبرت بگیرند
فرمانده منصوب رهبری در سازمان بسیج را بشناسیم
آقای لاریجانی: ' نازنینی تو ولی در حد خویش'
میر حسین موسوی قصد براندازی داشت
تذکر فرمانده کل سپاه : خواصی که بعد از انتخابات به اشتباه سکوت ک
ما خیلی به این انقلاب بدهکاریم
آقای هاشمی! این شیخ خواب آلود چه می گوید
هدف از "بحران نمایی " چیست؟
جشن تولد میرحسین هم جعلی از کار درآمد!
خاتمی در خلوت با شیاطین
ناله مرا به گوش همه عمامه به سر های ایران برسانید
زنان غربی و زن مسلمان از نگاه استاد آمریکایی
یادداشت حکمت آمیز میرزاقلی خان راپورتچی
[همه عناوین(114)][عناوین آرشیوشده]


منبع مطالب سایت استقامت می باشد در صورت استفاده ذکر منبع الزامیست :